تفسیر ادبی عرفانی سوگندهای قرآنی (4 ـ 329 )
نشانـــه صــــدق
ســوره 38 : ص
ص ، وَالـقـُـــــــرآنِ ذِی الــذِّکـــرِ،
بَلِ الَّذِینَ کَفَـرُوا فِی عِـزّةٍ وَ شِـقاقٍ
(ص) : سـوگــنــــد به خـــدای تعـالی ،
چنـانکه حضرت صـادق (ع) فـرموده اند:
(ص) نامی از نام های خـداونــد است که به آن سـوگـنـد یاد کرده،
و سوگنـد به قــرآن که دارای موعظه و پنــد است،
آن قــرآن که بر محمد (ص) فـرستاده شــده،
هـر آینه حـق و راست است.
( تفـسیرقـرآن عظیـم ، فیـض الاسـلام )
*******************************
گفته شـده که (ص) نام چشمه ای است که از زیر عـرش جریان دارد
و حضرت محمد(ص) در شب معــراج از آن چشمه وضـــو گــرفت..
( ترجمه المیزان جلـد اول ص20 )
********************
(ص) : راست گفت خـداونـد ،
راست گفت محمّـد (ص) ،
*********************
گفتــــه انــــد:
که این حرف نشانـــه صــــدق است و مفتاح صمـد،
و صمـد آن خدائی است که
از احـالــه ی دانش مخـلــوق بالاتر است،
و خود می فـرمایـد:
من صمــدم که همه را به من نیـــــاز است
و مرا به کس نیـــــــــــــــاز نیست،
مــن احــــدم که مرا شریک و انبـــــــاز نیست،
جـبّـــارم که کس را در وصـــــال من رنگ نیست
و کسی را زهــره ی اعـتــراض و روی جنگ نیست!
**************************
حــق تعــالی صمــد است ،
یعنی که بندگان به او حاجت ها دارند
و کارها یک سر به او تفـویض کنند،
و خویشتن به او سپارنــــــد،
و او با بی نیازی خود به نیـــــــاز همه نظـــــر کند
و کار همه را کفــــــــــــایت کند.
بنده ی مؤمنِ موحـــد چون دارای این عقیده شد،
جز درگاه او پناهی نسازد،
و آبــــــروی خـود بر درِ هـرحقیـر فقیـرى نریزد
و داند که فریاد خـواستـن مخـلــوق از مخـلــوق
همچـون فـریاد خواستن زندانی از زندانی است!
**************************
بعضی عارفــان گفته اند:
(ص) سـوگند است به صفای مودّت دوستان،
چه عـزیز کسی و چه بزرگـوار بنده ای که
خـداونــد به صفـــای دوستی او ســوگند یاد کند!
**************************
عارفی گقته :
خـــدائیکه دل های صدّیقـــان به تیــغ قهــــر پاره کرد،
و جگـر ها شان در انتظار آب گــردانیــد
و خــود را به کس نــــداد،
آب و خاک را محرمیت از کجا آمد ؟
که حدیث وصــــــال لایـــزال کند ؟
حـادث به قـدیــم چه راهست ؟
کــــه نبـــوده پس بــوده !
و نبـوده را به حضــرت حـــق چـــه ادراک است؟
از وی پرسیـدنـــد صــوفی کـیـســت؟
گفت: صـــوفی آن بُــوَد کـــه نَبُـــوَد !
[ پس این هایی که هستند و ادعای صوفیگری دارند ،
یا شیّـــادند یا جاهــل ، چرا که اگر صوفی بودند نبودند ! ]
( و شاید خواص شان شیّــــاد باشند و عــــوام شان جاهل ! )
**************************
ازباغ وصـــال تو دری بگشـــادند
تا خـلق به تــو در طمعـی افتـادند
بس جــان عزیزان که به غارت دادند
وانـدر سـر کـوی تــو قـدم ننهادند!
در آثـــــــار آمــــده :
که فـردای قیامت در میان امّت محمـد(ص)
چه بسـا مرد باشــد که زنّــارهای فراوان ( کمر بندهای کـفـر)
از میــــان او بـــــاز کنند !
نه زنّــــــار ظاهـر بلکه زنّـــــــار دل !
که هـرکه را دل در خلق بسته شود،
زنّـــــــاری در میـــــــان دلش بسته شـــود،
با آنـکـــه مَیدانی فراخ تر از میدان محمد مصطفی(ص) نَبُوَد
روح الله را فرّاش وار برحاشیه ی بســــاط دولت او بداشتند،
و روح القــدس را غاشیه ی سلطنت او بردوش نهادند!
با این حشمت و جـــــــلال،
از ناحیه صاحب جــــــــلال به او گفتند:
کـوس عجـز خـود را فـرو کـــــــــــوب و بگـو:
لا اَملِکُ لِنَفسی ضَرّاً وَ لا نَفعاً ...
من برای خودم مالک هیچ زیان و سـودی نیستم
به دست ما هیچ نیست
و همه سود و زیان بنــدگان
جـز به حکــم و تقــدیــر الهی نیست
تا دوستان را معـلــوم گــردد که
شـربت توحیـــد مزاج بشریت نپـذیـرد!
**************************
آیــه 4 :
وَ عَجِبُـوا اَن جائَهُــم مُنــذِرٌ مِنهُــم ...
کافـران مکـّـه و بزرگان قریش را شگفت آمدکه
کوس دولت پیغمبری بر درگاه مهتــــر عالم کوفتند،
و از سر سبک ساری خود گفتند:
چون است که میان همه ی مردم جهان
کلاه نبــوّت و افسـر رســالت
بر سـرِ یتیـــم عـبـــدالله نهـــــادند ؟
****************************
در این سوره خــداونــد تبارک و تعالی
بعـد از قـســم به راستگوئی پیامبر(ص)
و راستگوئی خـــودش
و قســـم به قــــــــرآن
از عـنــاد و کِبـر و دین ستیزی کافـران
و تعجّب آنها از آمدن پیامبری از جنس و نژاد خودشان یاد میکند
که او را جـادوگـر و دروغگـو خواندند،
و اینکه این مــرد (پیامبـرص) همه ی خدایان را یکی دانست
و خط بطلان بر عـقــاید شرک
و بت پرستی آنها و پــــــدران شان کشید!
متاع کفـر و دین بی مشتری نیست
یکی ایــن و یکی آن را پسنــدد
و امّـــــــا مشکلات مـــــا !
همه مشکلات ما
ناشی از غیبت طولانی مولایمان
محبــوب دل هـا و منجی انســان هـا
قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است
السلام علیــک
یا اباصــالح المهـــدی
پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم
اَللّهُمَّصَلِّعَلیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم
موضوع :